فقط گندم بخواند
نزدیک صبح است ، و فردا مسافرم ، اگر بیداری ام را به حساب هیجان سفر بگذاری ، نمی توانم برای بی خوابی ات توجیهی بتراشم ، هرچند با آن ناآشنا نیستم .
دوست داشتم از امروز برایت بگویم که بیش از همیشه در مسیر دانشگاه ، نظاره گر دعواهای اجتماعی بودم
اما از همه جالب تر ، زمانی بود که از کنار دیوار دانشکده رد میشدم و با مشاهده کلاس گرم و دانشجویان مشغول ، ناگهان حس دختر کبریت فروش بهم دست داد !! با لباس هایی خیس :(
میدانی گندم جان ؟! چشمه ی سوالاتم با یادآوری سخنان آن متخصص قلب و روح خشک می شود .
تنها یک سوال دارم :
آیا دعای ما برای یکدیگر نیز ، موجب نارضایتی پروردگار است ؟!
- ۹۴/۰۸/۱۲